برای ما نگاهت آفتاب است
چراغان کردن دنیا ثواب است
دعا کردم بیایی زیر باران
دعا در زیر باران مستجاب است
****
بیا تا موج دریا را ببینیم
تماشا را تماشا را ببینیم
نگاهی کن به ما تا در نگاهت
شگفتیهای دنیا را ببینیم
****
تو را حس کردهایم ای نور مستور
که میتابد به ما گرمایت از دور
اگر در نیمهشعبان بیایی
جهانم میشود نور علی نور
****
دل ما شد پریشان در هوایت
هواخواه نسیم سامرایت
به پا خیز ای شکوه آفرینش
که برخیزد همه عالم به پایت
****
یقین دارم که باران خواهد آمد
به استقبال چشمت باید آمد
خوش آن روزی که از دیوار کعبه
ندا آید که مهدی آمد آمد»
سید حمیدرضا برقعی
به گزارش پایگاه خبری رب، دکتر خسرو باقری، استاد دانشگاه تهران، ۲۴خرداد۱۳۹۷ در دانشگاه رستوک آلمان
چکیدۀ این سخنرانی را میخوانید که دکتر باقری در اختیار پایگاه خبری رب گذاشت:
بدفهمیهای بسیاری اسلام را احاطه کرده است؛ چه در سطح بینالمللی که اسلام تداعیگر تروریسم است، چه در سطح کشورهای اسلامی که در آنها کجفهمیهایی از اسلام شکل گرفته است. اما اگر پژوهشگری به دور از این بدفهمیها در خود متون اسلامی تفحص کند، میتواند تصویر خالصتری از اخلاق در اسلام فراهم آورد. در قرآن که متن اصلی اسلام محسوب میشود، اخلاق در سه سطح قابلپیگیری است. سطح اول، سطح انسانی و جهانی است. در این سطح، اخلاق در دیدگاه اسلام بهمنزلۀ امری نگریسته شده که از انسانیت انسان سرچشمه میگیرد و حتی پیشادینی است. اهمیت این سطح از اخلاق تا آنجاست که حتی گرویدن یا نگرویدن به دین را ممکن میگرداند. اگر کسی از حداقلی از اخلاق و انصاف و حقجویی برخوردار نباشد، چگونه ممکن است که به دین بگرود؟ در این سطح انسانی، انسان از آن نظر که انسان است، نه برحسب نژاد یا ملیت یا اموری نظیر آن، ارزشمند است. بر این اساس، اخلاق در سطح انسانی، بر مشترکات مبتنی است و تنها مشترکات وجود دارند زیرا هیچ کس از دیگری انسانتر نیست. تربیت اخلاقی در این سطح مستم گرامی داشتن انسان بهمنزلۀ انسان است.
در سطح دوم، اخلاق در زمینههای خاص موردتوجه قرار میگیرد؛ درزمینههایی مانند فرهنگها و آیینهای مختلف. در این سطح، نظامهای اخلاقی هم دارای اشتراک و هم دارای اختلافاند و اختلافها ناشی از موقعیتهاست. در این سطح، برای تربیت اخلاقی باید به اشتراکها اولویت داد و بر آنها تأکید کرد. اما اختلافها را باید مورد وارسی قرارداد. وارسی اختلافهای اخلاقی به سه حالت ممکن است. در حالت اول، اختلافها تصنعی و صوری و بنابراین قابلرفعاند. در حالت دوم، اختلافها واقعیاند اما با بحث و گفتوگوی خردمندانه قابل رفعاند. تربیت اخلاقی در این حالت مستم آن است که افراد آمادگی گفتوگوی خردمندانه و تغییردادن ارزشهای اخلاقی خود را کسب کنند. در این حالت، باید تسامح معرفتشناختی را پرورش داد و منظور از آن، تحمل اختلاف بهقصد دست یافتن به حقیقتی در نزد دیگری است. در حالت سوم، اختلافها قابلرفع به نظر نمیرسند. با نظر به این حالت در تربیت اخلاقی باید تسامح عاطفی را رشد داد که مقصود از آن تحمل تفاوت است.
سرانجام، در سطح سوم، اخلاق در سطح شخصی مطرح است. در این سطح به نحو عمده تفاوتهای میان اشخاص مطرح است. تربیت اخلاقی در این سطح مستم آن است که در داوری اخلاقی نسبت به دیگران محتاط باشیم زیرا دسترسی به نیات افراد برای دیگران امکانپذیر نیست.
نهاییترین اصل تربیت اخلاقی این است که سه سطح انسانی، بومی و فردی بهصورت همزمان در نظر گرفته شوند زیرا هر یک بدون بقیه ناقص خواهد بود. سطح اول بدون دو سطح بعدی، منجر به جهانیگرایی کور میشود؛ سطح دوم بدون دو سطح دیگر، منجر به نسبیگرایی میشود و سطح سوم، بدون دو سطح دیگر، منجر به خودگرایی میشود.
درباره این سایت